| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
زندگی مثل والیبال است یا فوتبال؟
برگرفته از داستانی در توییتر
۱۸ سالم بود که عمهام متوجه شد شوهرش با یک زن دیگه رابطه دارد. آبروریزی به پا کرد. بعد فهمید فقط رابطه نیست، عقد هم کرده و طرف باردار است. مدتی دعوا و جار و جنجال کرد. ۲۰ سالم که بود از هم جدا شدند. عمهام ۵۶ ساله بود در آستانه بازنشستگی با سه بچه نوجوان و جوان.
۲۲ سالم بود که عمهام بعد از بازنشستگی کلاس نقاشی ثبت نام کرد. نقاشیهایی که می کشید در حد بچههای دبستانی بود. در نظرم یک آدم داغون و شکستخورده بود. به قول فرنگی ها یک لوزر به تمام معنا که حالا سر پیری یادش اومده بود با یک مشت بچه کم سن و سال همشاگردی بشه و نقاشی یاد بگیره
پدرم در نظرم یک قهرمان بود. یک سال با عمه ام اختلاف سنی داشتند. همه چیز زندگی پدرم مرتب و منظم بود. بچههاش درسخون بودند. کار و زندگی مرتبی داشت و کمکم آماده میشد برای بازنشستگی.
ده سال از اون زمان گذشت. ۳۲ ساله بودم. درسم تمام شده بود در شرکتی کار میکردم. اتفاقی با خواهرم تلفنی حرف میزدم گفت الان گالری هستیم رفتیم خونه بهت زنگ میزنیم. پرسیدم گالری چی؟ گفت نقاشیهای عمه دیگه!
عمه؟ نقاشی؟
گفت آره دیگه الان خیلی وقته این کار رو میکنه. نقاشیهاش رو میفروشه یکی دو جا هم تدریس میکنه. خیلی معروف شده. داشتم شاخ در می آوردم. حالا بعد از چند سال که نگاه میکنم میبینم آدم لوزر من بودم که چنین دیدگاهی به زندگی داشتم و فکر میکردم از یه جایی به بعد پیر هستی و نمیشه چیز جدید یاد گرفت و زندگی را تغییر داد و بعضی کارها را باید از بچگی شروع کرد و گرنه دیگه خیلی دیره.
عمهام بعد از بازنشستگی، زندگی جدید برای خودش شروع کرد و آدم متفاوتی شد اما پدرم یاد گرفت چطور با کامپیوتر بازی کنه و سرخودش را با بازی کردن و شکستن رکوردهای پیاپی خودش گرم کنه. عمهام تبدیل شده به الگوی خانواده. دو تا از خواهرهام بعد از لیسانس رشتههاشون رو عوض کردند و رفتند سراغ چیزی که دوست داشتند. یکیشون کامپیوتر را ول کرد رفت مترجمی زبان. دومی علوم سیاسی را ول کرد رفت سراغ معماری که از بچگی بهش علاقه داشت.
میخوام بگم زندگی مثل بازی والیبال میمونه مثل فوتبال نیست که اگر نیمه اول خیلی عقب باشید نیمه دوم کار خیلی سختی برای جبران دارید. مثل والیبال میمونه. هر ست که تمام میشه شروع ست جدید یک موقعیت تازه است و همه چیز از اول شروع میشه. مهم نیست تا حالا جلو بودی یا عقب.
یه مسابقه جدیده
تحلیل و تجویز راهبردی:
تصور از ما افق های پیش رو بسیار وابسته است به سن و سالمان. هر مقدار که پیش می رویم افق هایمان بسته تر می شود و گزینه هایمان محدودتر. اما به این فکر نمی کنیم که بسیاری از افراد موفق در نیمه دوم زندگی به یکی از شش مطلوبیت شخصی (شهرت، ثروت، قدرت، منزلت، معرفت و یا معنویت) رسیده اند.
ناصرخسرو، در نیمه اول در پی جستجوی بی فرجام حقیقت، دچار سرگردانی شد و برای فرار به میگساری روی آورد. اما در نیمه دوم غوغا کرد و شد شاعر و نویسنده درجه یک و خالق گنجینههای ادب و فرهنگ.
دیوید سندرز بعد از فوت پدرش از ده سالگی مشغول به کار شد: مامور آتش نشانی، فروشنده بیمه، کارگر کشتی، فروشنده لاستیک و کارگر پمپ بنزین. اما در ابتدای نیمه دوم زندگی، ساندرز برای مشتریان یک پمپ بنزین خوراک مرغ درست میکرد. دستپختش مورد استقبال قرار گرفت و در طول سه دهه بعدی وی به یکی از ثروتمندترین ها تبدیل شد: صاحب رستوران های زنجیره ای معروف کی.اف.سی (KFC ) با حضور در بیش از 100 کشور جهان.
و مثال آخر، پیرمردی 92ساله ای از نحوه اداره کشورش ناراضی بود. سال های دور نخست وزیر بود. اما اکنون مدت ها بود که سیاست را کنار گذاشته بود. اما با این حال به خاطر شرایط کشورش تصمیم گرفت که دوباره وارد عرصه سیاست شود. بسیاری پیش بینی می کردند که شکست بخورد و آبرویش برود. اما امروز او مسن ترین نخست وزیر دنیاست: ماهاتمیر محمد از مالزی.
در هر مرحله ای از زندگی که هستید این سه نکته را با خود مرور کنید:
1 هر گذشته ای که داشتم مهم نیست، اکنون اگر از اول می خواستم شروع کنم چه کاری انجام می دادم؟
2 اگر نیمه اول زندگی را 4 بر هیچ عقب باشم، کافیست که نیمه دوم را یک بر هیچ ببرم. لازم نیست با اختلاف 4 گل برنده شوم.
3 خداوند دنیا را سرشار از فرصت آفریده و در کتاب آسمانی خود فرموده آنچه برای شما روا و حلال شده است را برای خود ممنوع و حرام نکنید. پس چرا به این فکر نکنیم که در چهل سالگی یک رشته دانشگاهی جدید بخوانیم، در پنجاه سالگی بعد از یک طلاق تلخ یک ازدواج مجدد شیرین داشته باشیم و در شصت سالگی نویسندگی را شروع کنیم و در هفتاد سالگی راه اندازی یک بنیاد نیکوکاری و در هشتاد سالگی سرمایه گذاری روی ایده های جوانان خلاق. همیشه می توان از نو شروع کرد.
مجتبی لشکربلوکی
کانال تلگرامی عشق پول،دنیای تحارت کلیک کنید
انواع قرار داد کار
قرارداد کار به رابطهای اطلاق میشود که به صورت کتبی یا شفاهی در مقابل دریافت حقالسعی (شامل دستمزد و مزایای شغلی) برای مدت موقت یا مدت غیر موقت بین کارگر و کار فرما تنظیم شده باشد.
بنابراین اولین نکتهای که از تعریف قرارداد کار به دست میآید، این است که قرارداد کار جزو عقود غیر تشریفاتی است.
نکته دوم این است که پرداخت مزد حاکی از معوّض بودن قرارداد کار است و موارد کار مجانی را شامل نمیشود و سوم اینکه شامل قراردادهای دائم و موقت میشود.
قرارداد کار غیر موقت
قانونگذار در تبصره دو ماده 7 قانون کار، کلیه کارهایی را که دارای طبیعت مستمر هستند، چنانکه مدت در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی کرده است.
بدیهی است بهترین شکل ممکن که منجر به حفظ هر چه کاملتر حقوق کارگر خواهد شد، تنظیم رابطه به صورت دائمی (غیر موقت) است چرا که در این صورت، کارگر ضمن بهرهمندی از افزایش حقوق سنواتی و نیز بیمه در طول مدت اشتغال و همچنین بهداشت و ایمنی یا بهرهمندی از امتیازات کارهای سخت و زیانآور در محیط کار و نیز عیدی سالانه، در پایان کار نه تنها استحقاق دریافت حق سنوات به میزان آخرین حقوق ضرب در سالهای خدمت را خواهد داشت، بلکه پس از خاتمه کار به لحاظ بازنشستگی، از کار افتادگی یا فوت از حقوق لازم از محل صندوق تأمین اجتماعی نیز برخوردار خواهد شد.
علاوه بر آن فرزندان ذکور وی تا سن 18 سالگی و اناث تا هنگام ازدواج و همچنین همسر او پس از حیات وی از مستمری و امتیازات آن بهرهمند خواهند شد.
بنابراین ملاحظه میشود که اصرار قانون کار مبنی بر دائمی تلقی شدن رابطه قراردادی کار تا چه حد میتواند حافظ منافع کارگران و کارکنان بخشهای مختلف تولیدی و خدماتی باشد؛ اگرچه با توجه به شرایط اقتصادی موجود و عدم تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار کار، روابط فعلی آنچنان دچار آسیب شده است که کارفرمایان به تنظیم قراردادهای موقت و حتی با تفسیر غلط ازماده 11 قانون کار که در مورد کارهای آزمایشی وضع شده است، در قالب 89 روزه، مبادرت به ایجاد رابطه قراردادی میکنند و از آنجایی که به لحاظ پیروی از انگیزههای اشتغالزایی و حمایت از توسعه کارآفرینی بعضاً مورد حمایت سیاستهای وزارت کار نیز قرار دارند، نتیجتاً از امتیازات تعیینشده در خصوص قراردادهای دائم بیبهره میشوند.
قرارداد کار با مدت موقت
بر اساس تبصره یک ماده هفت قانون کار، حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد باید توسط وزارت کار تهیه و به تصویب هیأت دولت برسد.
بنابراین ملاحظه میشود قانونگذار در جهت صیانت از استمرار رابطه قرارداد کار و این که در مواردی به بهانه طبیعت غیر مستمر، کارفرمایان مبادرت به تنظیم قرارداد موقت نکنند، تعیین آنها را، به ضوابطی منوط کرده است که توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و با تصویب هیأت وزیران لازمالاجرا خواهد بود.
قراداد کار معین
چنانچه از نام این نوع قرارداد برمیآید، قالب مذکور به انجام کار معینی توسط کارگر اطلاق میشود. بنابراین در صورت انجام دادن کار مورد توافق، تعهد کارگر پایان یافته تلقی میشود و قرارداد خاتمه مییابد.
از این جهت قراداد کار معین با قراردادهای پیمانکاری که مشمول مقررات قانون مدنی است، تشابهاتی دارد.
اما باید به این نکته توجه داشت که چنانچه کارگر با ابزار و لوازم متعلق به کارفرما و بنا به دستور او در محل کارگاه، اقدام به انجام کار معینی مانند رنگ کردن تعدادی خودرو کند، قرارداد آنها مشمول موارد حمایتی مندرج در قانون کار میشود.
بنابراین قرارداد کار مفهومی متفاوت از اجاره انسان پیدا میکند. اما در مواردی که کار به صورت کنتراتی سفارش داده میشود و نه تنها تهیه ابزار و لوازم کار بر عهده پیمانکار است، بلکه حدود و ثغور و ساعات و نیز چگونگی انجام کار تماماً با مدیریت وی انجام میپذیرد، کارهای پروژهای پیمانکار در قلمرو عمومات قانون مدنی قرار میگیرد.
برخی از ما هرگز زندگی نمیکنیم، بلکه همیشه در انتظار زندگی هستیم!
ما بجای اینکه همین امروز خوشحال باشیم، به امید یک آینده خوب و خوش نشستهایم و به همین خاطر امروزمان را از دست میدهیم...!
ما وقت بیشتر میخواهیم،
پول بیشتر میخواهیم،
شغل بهتر میخواهیم،
بازنشستگی میخواهیم،
مسافرت و تعطیلات میخواهیم
و امروز برای همین از دست خواهد رفت و ما به این مسئله اصلا توجهی نمیکنیم!
مهم نیست در آینده چه چیزی پیش میآید.
اگر امروز میتوانی غذا بخوری، از نور خورشید تابان لذت ببری و با دوستانت بگویی و بخندی، پس خدا را شکر کن و از امروزَت لذت ببر.
به خاطرات بد گذشته نگاه نکن و نگران آینده نباش.
تو فقط در این لحظه، از زنده بودن خود مطمئنی، پس این شانس بزرگ را از دست نده و قدر آن را بدان...